یک زن سیاه پوست ، هر روز به هوای زرق و برق دار خود نگاه می کرد ، هر روز با هوای تازه درگیر می شد و چشم همسایه را گرفت. به زودی ، غرفه دیگر نمی تواند از پهلو بلند شود ، و عوضی عکسهای سکسی پسرها بالا رفت و به او گفت که چقدر او را دوست دارد. عوضی پوست تیره فقط از اتفاقات خوشحال بود و وقتی به خانه او می رفتند ، مرد بلافاصله شروع به کراوات کردن او کرد. یک دوست در آن زمان منفعل نشد و وقتی یک خروس چربی جلوی صورتش ظاهر شد ، این فرصت را داشت که به طور مایل تمام نمایش را انجام دهد ، لب های شیرین خود را در تمام طول اندام تناسلی قدم می زند ، که در این صورت داخل واژن لغزنده او می شود.