در روز سال نو ، یک راننده تاکسی خوشحال با لباس بابانوئل با دو دختر بسیار فقیر ملاقات کرد که موافقت کردند در صندلی عقب اتومبیل خود تسلیم شوند. با ورود به محل متروک ، مرد به سرعت به سمت آنها صعود کرد ، سپس خواست که سختی خود را به عنوان بالاست سنگی از بین ببرد. دختران کوچک مقابله با این کار ، که از آن پسرک بلافاصله چشمه اسپرم پاشید. راننده قادر به ترک نیروها برای ادامه کار ، با عکس دختر و پسر در حال سکس استفاده از تمام سوراخ های این عوضی نوبت را گرفت و پس از آن طعم اسپرم چسبنده خود را گرفت.