این دو مرد می دانستند که زنی که با زندگی جنسی در نزدیکی عکس سکسی پسر جوان مشکلی ندارد تصمیم گرفت به دنبال خودش باشد. با نزدیک شدن به پنجره ، او را در جوراب مشکی و لباس زیر دیدند. بچه بدیهی بود که خیلی حوصله اش را داشت ، به دوست خود رسید و یک کیر بزرگ در الاغ او رفت. عوضی متوجه شد که آنها از او جاسوسی می کنند و او انگشت خود را کج کرد تا به سمت او برسد. زیبایی با محبت آنها را به گله ای که از قبل دیده بود ، کشید و شروع به جذب آن با جدیت کرد و اقتصاد خود را به همان توپها بلعید. برای خوشحال کردن آنها ، این مقدمه تنها آغاز بود ، زیرا به زودی اجازه یافت که همه سوراخ های خود را وارد کند و به مداحی مورد نظر منتهی شود.