گرسنگی مگان می خواست با پرشکستگی از روی خروس بزرگش پرش کند زیرا باران در اتومبیل باران بود. با حرکت اتومبیل در سطح شهر ، سبزه با اشتیاق لب هایش را به سمت خانه مزرعه پالس آورش لیسید و با نگاهی به این که مرد در این لحظه شیرین چقدر قدرتمند است ، از آنجا که فوراً نعوظ را احساس کرد. این غرفه که قادر به جمع آوری تمام توان خود بود ، عاشق خود را به آغوش خود انداخت و رابطه جنسی گرم را با زیبایی در جلوه های مختلف ترتیب داد. کاملاً از این حکم راضی بود و هنوز گرسنه است ، مگان به دنبال مردی جدید که به زودی او را فیلم سکس پسر با مامان دوست ندارد ، به اطراف شهر رفت.