یک دختر زیبا یک پسر را در کافه می خواست ، و او قصد داشت به هر قیمتی او را مجبور کند رابطه نزدیکی برقرار کند. پس از انزوا ، او پیشنهاد فریبنده ای به وی داد و خوب بود عکسهای سکسی مادر و پسر که یک دور بدست آورید. عوضی نتوانست از چنین مبلغی امتناع ورزد و با دوست پسرش به اتاق هتل رفت. وقتی آنها به اتاق خواب رفتند ، دختر حاضر و آرزو کرد که از بین برود فراموش نشدنی. برای خوشحال کردن او ، این عصر این زیبایی می خواست از انواع مقاربت لذت ببرد ، از آنجا که او لبخندی ضعیف به دست آورد.