زیبایی روس خودش را سوارکاری سیاه کرد و خروس بزرگش به سادگی خوشحال شد. او غالباً نسبت به بدرفتاری پسربچه به همسایه خود فحش می داد و شروع به حسادت نسبت به حسادت سیاه خود می کرد. سپس روزی جوانی نزد دوست دخترش آمد و او را در خانه یافت. همسایه ، خسته از داستان ، نمی تواند آن را تحمل کند و پسر را مانند گربه روی کلیپ سکس با پسر موش تعقیب می کند. باید بگویم که مرد جوان در حال از دست دادن بود: او سریع پردازش زیبایی های زیبایی شد و از او دعوت کرد که در حمام رابطه جنسی برقرار کند. همسایه برگشت این جفت را پیدا کرد ، اما او نیز شوکه نشد ، سریع پرده برداشت و به دوش بالا رفت. در اینجا او در انتظار یک بهشت واقعی است: دهان ماهر همسایه ، انگشتان سخت پسر پسران را با میل خود حرکت می دهد و یک عضو الاستیک و مشتاق است که به سرعت با آتش به غار او نفوذ می کند. این فقط آغاز است.