دخترک خورشید را شلیک کرد و فوراً نیاز به پوشاندن کرم داشت. بنابراین ، کودک لیوان های سینه بند خود را پایین آورد و شروع به چرب کردن توپ های بزرگ خود با کرم فراوان کرد. بله ، و در زیر آفتاب تابستان استراحت می کند - او چشمان خود را بست و با آویز آویزان خوابید. مرد جوانی که در یک هتل با یک پسر آنجا کار می کرد ، با خود قدم می زد ، ناگهان دو سینه بزرگ ، بزرگ و زیبا را دید. او به راحتی از چنین منظره ای باشکوه متحیر شد و شروع به خیره شدن به زیبایی دهان باز کرد. البته در همان لحظه مهم ، سبزه از خواب بیدار شد و ثروت زیبای او فوراً در سینه بند خود ناپدید شد. با گذشت آسیب های این دو مرد ، یک مکالمه شرم آور شروع شد ، که به عکس دخترو پسر سکسی آن مرد خوش تیپ اجازه سینه داد و بلافاصله شروع به لیسیدن زن کرد و بعد از آن او توانست نه تنها بین برجستگی بلکه در درون دهانش نیز او را بدست آورد. و در اتاق خواب که در آن رفتند ، رابطه جنسی واقعی شروع شد تا تقلب نکند.